مسأله دین و سیاست از اصلىترین مباحث و مبانى اندیشههاى سیاسى امام است. دو پدیدهى خطرناک باعث گردید تا این موضوع در نظر امام مهم جلوه کند و پیش از هر اقدام و نظرى به شرح و بحث پیرامون آن بپردازند:
1. تلاش بیگانگان و قدرتمندان براى القاى این تفکّر که سیاست عندالاقتضاء از دین جداست و پیوند این دو حاصلى جز ویرانى و عقب ماندگى ندارد.
2. اهمال پارهاى از مسلمانان خصوصاً صاحب نظرانى که تقدّس و معنویت دین از جمله اسلام را منافى توجه به سیاست و سیاستگذارى فرض کردهاند و با پرهیز از عمل و اقدام سیاسى، دین را در انزوا و حاشیه جستجو نموده و مىکنند.
امام با هر دو تلقى به مخالفت برخاست. هم با دلایل عقلى از پیوند میان سیاست و دیانت دفاع کرد و هم قرآن را به صحنه آورد و مبانى و استدلالات خود را به وحى (در برگیرندهى روشها، اهداف و احکام) یعنى نصّ خداوند منضم و مستند است.
مؤلفهها و دقایق اصلى اندیشه سیاسى امام در باب مکتب اسلام به عنوان منبع و مخزن عادات و عبادات انسان و جامعه عبارت است از:
1. مسلمانان باید آگاهى و هوشیارى خود را تشدید کرده و همواره از حاکمیت و حکومت اسلام و قرآن دفاع نمایند.
2. اسلام را باید در تمامى ابعادش جستجو کرد و از گرایش یک بُعدى علما و عامه پرهیز نمود.
3. اسلام دین مبارزه، زندگى، ساختن و در یک کلمه دین سیاست است.
4. هیچ مبارزهاى قاطعیت و مشروعیت ندارد مگر آنکه مبانى و ارزشهاى آن منبعث از اسلام باشد.
5. علما و روشنفکران و عامه مردم وظیفه دارند هیچگاه تحت سلطه و نفوذ اغیار نباشند.
6. قرآن راهنما و هادى انسانها براى رهایى از سلطه، بیدارى از غفلتها و اصلاح شدن از خسرانهاست.
7. آنهایى که معتقدند اسلام از سیاست جداست، در واقع با اسلام مىجنگند.
8. مبارزه و انقلاب سیاسى امام با حکومت ظالمانه شاه، با اتکاء به مکتب اسلام و آموزهها و آیات قرآن صورت گرفت.
9. و کلاً از نظر امام اسلام با سیاست عجین است و برنامه حکومت و تدبیر اجتماع در دین اسلام مندرج است.
10. از همه اینها مهمتر اینکه اندیشههاى امام در باب اسلام و سیاست به آیات و آموزههاى مختلف قرآن مستند و منضم است.
د ساخت.