فاضل مقداد: <دین و سیاست، دو همزادند که یکی بدون دیگری سودی ندارد. پس مقتضای حکمت، آن است که این دو در شخص مجتهد عالم جمع باشد وگرنه غرض خداوند حاصل نمیشود، زیرا وقتی مجتهد عالم، حاکم سیاسی نباشد و در همان حال حوادثی پیش آید که هم نیاز به فتوای مجتهد است و هم حکم حاکم را میطلبد، در این صورت دین خدا معطل میماند.>
شیخ مفید: اما اجرای حدود، وظیفه سلطان اسلام است که از جانب خداوند گمارده شده است و آنان همانا ائمه هدی از آلمحمد(ص) و یا کسی است که از سوی آنان به این امر گمارده شدهاند؛ از امیران و حاکمان و فرماندهان وامامان نیز این امر را به فقهای شیعه واگذار کردهاند تا در صورت امکان، مسوولیت اجرایی آن را برعهده بگیرند.>
شهید مصطفی خمینی(ره) دلایلی را برای جدایی ناپذیر بودن دین از حکومت و سیاست مطرح کردهاند که به چند مورد اشاره میشود:
1- سیره پیامبر گرامی اسلام(ص)
2- تعیین تکلیف رهبری و حکومت در روزهای نخستین بعثت
3- جامعیت اسلام
4- اگر دین دارای نظام و حکومت نباشد، ضامن اجرا ندارد
5- مخالفت و درگیری مستمر امامان معصوم(ص) با حکومتهای ستمپیشه
آیتا... بروجردی(ره< :)برای آن کس که در حکمها و قانونهای اسلام کندوکاو کند شکی باقی نمیماند که اسلام، دینی سیاسی- اجتماعی است و احکام آن تنها در محور عبادات نیست، بلکه بیشتر آن با سیاست مدرن و تنظیم اجتماع پیوند میخورد.>